نفس مامان و بابا ، طاها جاننفس مامان و بابا ، طاها جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

طاها مروارید صدف زندگی ما

هفته 15

سلام عزیزکم   امروز دقیقا سه ماه و شونزده روزه اومدی تو دل مامانی ، اومدم تا برات بگم که شما الان که 15 هفته رو تموم کردی تا حالا که همه چی خوب پیش رفته ، چند روز پیش رفتم دکتر تا جواب آزمایشات غربالگری رو نشون بدم خدا رو شکر همه  چی سالم بود ، اینا همه لطف خداست که شامل حالم شده ، خداجون ممنونم به خاطر همه نعمت هایی که بهم دادی انشالله که بتونم شکر گذار خوبی باشم . از همه دوستانی که برام دعا میکنن هم متشکرم و ممنونم از دعای شما عزیزان . ...
29 آبان 1391

هفته 14

 الهی که من فدای سلول سلول بدنت بشم سلام  انشالله که حالت خوبه عزیزم ، دلم برات یه ذره شده ،دارم روز شماری میکنم تا برم دکتر صدای قلبتو بشنوم قند عسلم ، انتظار کشیدن خیلی سخته ، خیلی باید رو صبر و حوصله خودم کار کنم میدونم شاید خیلی وقت ببره ولی شدنیه ، یه عزیزی میگفت اگه انقدر که ما منتظر چیزای دنیایی هستیم منتظر امام زمانمون بودیم بی شک تا حالا ظهور کرده بودن ولی حیف که این طور نیست عزیز دلم شما الان تو هفته چهاردهمی نمیدونی مامان چقدر منتظرته،  همش میشینم باهات حرف میزنم ، از آینده ای که پیش رو داریم ، از روز های قشنگی که در آینده ای نه چندان دور منتظرمونه .... خلاصه از همه چی تو این مدت از یه سر...
20 آبان 1391

هفته 13

سلام به فندق کوچولوی خودم اومدم تا برات تعریف کنم    دیروز رفتم سونو گرافی دست و پاهای کوچولوتو دیدم عزیزم  ، شما الان تو هفته سیزدهمی خیلی دلم میخواد این چند ماه باقیمانده تا اومدن تو فرشته کوچولو زود زود و بدون هیچ مشکلی بگذره و تو بیای بغلم ، نازت کنم ،بوست کنم ، یه دل سیر نگات کنم و ازت سیر نشم و لذت ببرم ، راستی عسلکم الان شما دقیقا دوازده هفته و سه روزه ته ، قدت 57میلی متره، ضربان قلبت 161 بار در دقیقه است خانم دکتر بهم گفت هنوز معلوم نیست که شما دخملی یا پسمل ولی برای مامان وبابا فرقی نمیکنه عزیزم ، مهم سلامتی تو  ،  ناناز مامان  شما روز  23/2/ 92 پا به دنیا&n...
11 آبان 1391
1